کد مطلب:188660 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:256

معجزه 09(فرود آمدن انگور و لباس برای آن حضرت از آسمان)
در «مدینه المعاجز از ثاقب المناقب» از لیث بن سعد روایت كرده: در كوه ابوقیس مشغول به دعا بودم و مردی را دیدم كه دعا می كرد و در دعای خود می گفت: «بار خدایا!



[ صفحه 43]



انگور می خواهم به من روی فرما» . بعد ابری آمد و بر او سایه انداخت و بر سرش نزدیك شد، آن مرد دست بلند كرد و از ابر، یك سبد انگور بیرون آورد و در كنارش گذاشت؛ دوباره دست به دعا برداشت و عرض كرد: «بار خدایا! برهنه ام مرا بپوشان» . دو مرتبه آن ابر به او نزدیك شد، از آن چیز درهم پیچیده ای بیرون آورد كه دو لباس بود.

نشست و از انگورها خورد (آن زمان فصل انگور نبود). من به او نزدیك شدم و دست به سبد دراز كردم و چند دانه برداشتم؛ آن گاه به من فرمود: «چه كار می كنی؟» گفتم: من در این انگور شریك هستم. فرمود: «چه طور؟» گفتم: تو دعا كردی و من آمین گفتم، دعا كننده و آمین گو، هردو شریك هستند. فرمود: «بنشین و بخور» . وقتی به اندازه ی كافی خوردیم؛ سبد به جای خود برگشت. او دو لباس را به من داد، گفتم: من به لباس احتیاج ندارم. فرمود: رو برگردان تا من لباس بپوشم؛ یكی از آن لباس ها را [ازار] و دیگری را [ردا] كرد. لباسی را كه قبلا بر تن داشت به دست گرفت و به راه افتادیم بعد از مدتی كه به صفا نزدیك شدیم، جماعتی به استقبالش آمدند؛ او آن لباس را



[ صفحه 44]



كه در دست داشت، به كسی داد. من از كسی سوال كردم كه او كیست؟ گفت: فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و اله)، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (علیه السلام) است.